هوش مصنوعی: این متن شعری است که از تشبیهات و استعاره‌های زیبا برای بیان احساسات عمیق عاشقانه و غم‌انگیز استفاده می‌کند. شاعر از عناصر طبیعی مانند ماه، شب، صبح، و آهوان برای توصیف حالات درونی خود بهره می‌برد. مضامین اصلی شامل عشق، اندوه، امید و ناامیدی است.
رده سنی: 16+ متن دارای مضامین عاطفی پیچیده و استعاره‌های ادبی است که درک آن‌ها به بلوغ فکری و تجربه‌ی ادبی نیاز دارد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند اندوه و ناامیدی ممکن است برای خوانندگان جوانتر سنگین باشد.

غزل شمارهٔ ۳۹۷۱

رخ تو در دل شبها اگر سفید شود
عجب که ماه ز خجلت دگر سفید شود

چو نیست سوخته ای تا دهد حیات مرا
چرا زآهن وسنگ این شرر سفید شود

چو آهوان شود آن روز خون گرم تو مشک
که همچو نافه ترا موی سر سفید شود

شب سیاه مرا صبح نیست در طالع
مگر ز گریه مرا چشم تر سفید شود

کنم به خون شفق سرخ روی زرین را
شبی که صبح ز من پیشتر سفید شود

ز صیقل قد خم گشته بی غبار نشد
دل سیاه تو مشگل دگر سفید شود

مدار دست ز ریزش که ابرهای سیاه
ز برفشاندن آب گهر سفید شود

شوم سفیدچسان در میان ساده دلان
مگر ز نقش مرا بال وپر سفید شود

ز آه سرد مشو غافل ای سیاه درون
که چهره شب تار از سحر سفید شود

به حرف صدق مکن باز لب ز ساده دلی
که روی صبح به خون جگر سفید شود

تو چون دهن به شکر خنده واکنی چون صبح
ز انفعال نیارد شکر سفید شود

توان ز وصل برومند شد ز چشم سفید
که از شکوفه فشاندن ثمر سفید شود

ز گرمخونی من آب می شود فولاد
چگونه پیش رگم نیشتر سفید شود

به گرد خویش نگردیده ناقصی صائب
اگر ترا ز سفر موی سر سفید شود
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۴
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۳۹۷۰
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۳۹۷۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.