هوش مصنوعی: شاعر در این ابیات از درد عشق و محبت سخن می‌گوید و بیان می‌کند که چگونه عشق مانند آتشی در سینه می‌سوزد و آرامش نمی‌یابد. او از بی‌قراری و ناآرامی خود در عشق می‌گوید و اشاره می‌کند که گاهی حتی سکوت نیز نمی‌تواند این درد را پنهان کند.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عاشقانه و استفاده از استعاره‌های پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، موضوعات غم‌انگیز و احساسی نیاز به درک و تجربه بیشتری دارد که معمولاً در سنین بالاتر حاصل می‌شود.

غزل شمارهٔ ۴۰۰۹

ز سینه ام نفس خوش برون نمی آید
نسیم خلد ز آتش برون نمی آید

چه دیده است خدنگت ز سینه گرمم
که از قلمرو ترکش برون نمی آید

ز خوی سرکش خوبان ملایمت مطلب
که نخل موم ز آتش برون نمی آید

در انتهای محبت خموش شد صائب
همیشه دود ز آتش برون نمی آید
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۴
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۴۰۰۸
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۴۰۱۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.