هوش مصنوعی: این متن شعری عاشقانه و عارفانه است که با استفاده از تصاویر و استعاره‌های زیبا، به بیان درد عشق و جدایی می‌پردازد. شاعر از خط و تیغ، شراب و لب میگون، زلف پیچ‌دار و آفتاب برای توصیف حالات عاشقانه و رنج‌های عشق استفاده کرده است. همچنین، اشاراتی به داستان یوسف و زلیخا و مفاهیم عرفانی مانند سراب و گلاب نیز در شعر دیده می‌شود.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عاشقانه و عرفانی است که درک آن‌ها به بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی نیاز دارد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و اشارات ادبی ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار باشد.

غزل شمارهٔ ۴۰۲۷

خط تو تیغ به رخسار آفتاب کشید
هزار حلقه به گوشش ز پیچ وتاب کشید

ز خط چگونه کنم ترک آن لب میگون
که می توان عرق از درد این شراب کشید

ز خط حضور دل داغ دیده می داند
به سایه رخت خود آن کس کز آفتاب کشید

به پیچ وتاب ازان زلف او سرآمد شد
که پیش موی میان مشق پیچ وتاب کشید

به زخمی از دم تیغ تو سرفراز نشد
اگر چه جاذبه من ز آهن آب کشید

کباب همت مردانه زلیخایم
که یوسف از چه کنعان به جای آب کشید

شدم مقید دنیا ز تشنه چشمیها
به دام خویش مرا موجه سراب کشید

بود بجا ز سخن آبرو طمع کردن
اگر توان ز گل کاغذی گلاب کشید

ز پیچ تاب مکش سر چو بیدلان صائب
که رشته را به گهر سر ز پیچ وتاب کشید
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۴۰۲۶
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۴۰۲۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.