هوش مصنوعی: این شعر از صائب تبریزی، شاعر سبک هندی، سرشار از تصاویر شاعرانه و مضامین عاشقانه، عرفانی و فلسفی است. شاعر از عشق، فراق، حیرت، بی‌قراری و ناامیدی سخن می‌گوید و از عناصر طبیعت مانند سرو، دریا و گوهر برای بیان احساسات خود استفاده می‌کند.
رده سنی: 16+ متن دارای مضامین عمیق عرفانی و فلسفی است که درک آن‌ها به بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی نیاز دارد. همچنین، برخی از ابیات ممکن است برای مخاطبان جوانتر پیچیده یا نامفهوم باشند.

غزل شمارهٔ ۴۰۳۹

خط را گذار برلب آن سیمبر فتاد
سرسبز طوطیی که به تنگ شکر فتاد

یاقوت را چو باده لعلی کند به جام
این آتشی که از تو مرا در جگرفتاد

امسال هم نداد به هم دست خط یار
مشق جنون ما به بهار دگر فتاد

سرگشتگی است حلقه در کعبه جوی را
بیچاره رهروی که پی راهبر فتاد

پشتم ز بار منت ساحل شکسته شد
آسوده کشتیی که به بحر خطرفتاد

دل نیست گوهری که نبندند در گره
زین نه صدف چگونه برون این گهرفتاد

چون قفل بی کلید دگر وا نمی شود
کاری که در گره ز نسیم سحر فتاد

پرگار نه سپهر کمر بسته من است
چون نقطه گرچه هستی من مختصر فتاد

روزی به دست کوته ودست دراز نیست
سرو از دراز دستی خود بی ثمر فتاد

از دیده یتیم نیفتاده است اشک
دنیا به خواریی که مرا از نظر فتاد

صائب وداع دین ودل وعقل وهوش کرد
هرکس ز بوی باده ما بیخبر فتاد
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۱
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۴۰۳۸
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۴۰۴۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.