هوش مصنوعی:
این شعر از صائب تبریزی به موضوعاتی مانند عشق، نیازمندی، فقر، و وصال میپردازد. شاعر بیان میکند که عشق و زیبایی به سادگی به دست نمیآیند و تنها افراد خاصی به فیض و روشنایی حقیقی دست مییابند. همچنین، او بر این نکته تأکید دارد که ثروت مادی نمیتواند جایگزین معنویت و فقر روحانی شود.
رده سنی:
16+
مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی موجود در شعر ممکن است برای مخاطبان کمسنوسال قابل درک نباشد. همچنین، برخی از اشارات مانند 'دل را کند کباب' نیاز به درک عاطفی و تجربهی زندگی دارد که معمولاً در نوجوانان و بزرگسالان یافت میشود.
غزل شمارهٔ ۴۰۸۹
از شعر بهره ای به سخنور نمی رسد
از بوی عود فیض به مجمرن می رسد
دلبر چنان خوش است که دل را کند کباب
آتش به داد عشق سمندرن می رسد
تا شمع در سرای حضور تو محرم است
از غیب روشنایی دیگ نمی رسد
حسن از نیازمندی عشاق فارغ است
تلخی ز عیش مور به شکر نمی رسد
جمعیت حواس بود مال اهل فقر
این منزلت به هیچ توانگر نمی رسد
صائب وصال خضر به بخت است واتفاق
آواره هر که گشت به رهبر نمی رسد
از بوی عود فیض به مجمرن می رسد
دلبر چنان خوش است که دل را کند کباب
آتش به داد عشق سمندرن می رسد
تا شمع در سرای حضور تو محرم است
از غیب روشنایی دیگ نمی رسد
حسن از نیازمندی عشاق فارغ است
تلخی ز عیش مور به شکر نمی رسد
جمعیت حواس بود مال اهل فقر
این منزلت به هیچ توانگر نمی رسد
صائب وصال خضر به بخت است واتفاق
آواره هر که گشت به رهبر نمی رسد
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۴۰۸۸
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۴۰۹۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.