هوش مصنوعی: این متن شعری است که به موضوعات عشق، تقدیر، عدالت الهی و ناپایداری دنیا می‌پردازد. شاعر از بی‌اعتنایی گردون (آسمان یا سرنوشت) به عاشقان، بی‌ثباتی دنیا و بی‌فایده بودن تلاش‌های مادی سخن می‌گوید. همچنین به داستان‌های نمادین مانند قارون و مجنون اشاره می‌کند تا مفاهیم عمیق‌تری را بیان کند.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق فلسفی و عرفانی است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین استفاده از استعاره‌ها و اشارات تاریخی و ادبی نیاز به دانش پیش‌زمینه دارد.

غزل شمارهٔ ۴۲۰۰

با عاشقان عداوت گردون چه می کند
چشم بدحجاب به جیحون چه می کند

همواره ایمن است زسوهان حادثات
سیل گران رکاب به هامون چه می کند

باری نبرده اند به این کهنه آسیا
عشاق فارغند که گردون چه می کند

نتوان به خار بخیه زدن زخم لاله را
خواب اجل به دیده پر خون چه می کند

منعم که می نهد زر وگوهر به روی هم
غیر از تلاش پله قارون چه می کند

از دست خود لباس بود چند سرو را
بی حاصلی به مردم موزون چه می کند

ما از نگاه دور دل از دست داده ایم
یارب سخن در آن لب میگون چه می کند

عاشق ز جوش مغز خود آزار می کشد
غوغای وحش با سر مجنون چه می کند

صائب اگر نه سفله نوازست ودون پرست
چندین سپهر تربیت دون چه می کند
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۴۱۹۹
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۴۲۰۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.