۲۱۴ بار خوانده شده

غزل شمارهٔ ۴۲۲۶

یوسف رخان ز شوق سراغ تومی کنند
از پیرهن فتیله داغ تومی کنند

چون آفتاب اگر چه جهان را گرفته ای
ذرات کاینات سراغ تومی کنند

گردنکشان که باج زعالم گرفته اند
چون شیشه سجده پیش ایاغ تومی کنند

جمعی که چشم بسته گذشتند از بهشت
دریوزه نسیم ز باغ تومی کنند

کج نه کله که لاله عذاران این چمن
دل خوش به عنبرینه داغ تومی کنند

می نوش وشاد باش که گلهای این چمن
کسب شکفتگی ز دماغ تومی کنند

من کیستم که پردگیان حریم قدس
پروانه وار طوف چراغ تومی کنند

صائب چه بلبلی تو که گلهای این چمن
از دیده خون روان به سراغ تومی کنند
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۴۲۲۵
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۴۲۲۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.