هوش مصنوعی: این شعر از صائب تبریزی بیانگر ناامیدی و رنج‌های عاشقانه است. شاعر از بی‌وفایی دنیا، نرسیدن به معشوق، و رنج‌های عشق شکایت می‌کند و تصاویری از شکست، ناکامی، و بی‌پناهی را به تصویر می‌کشد. او از عشق نافرجام، بی‌عدالتی روزگار، و ناتوانی در رسیدن به آرزوها سخن می‌گوید.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مضامین عمیق عاشقانه، ناامیدی، و رنج‌های روحی است که درک آن‌ها برای مخاطبان جوان‌تر ممکن است دشوار باشد. همچنین، برخی از مفاهیم انتزاعی و فلسفی موجود در شعر برای سنین پایین‌تر قابل هضم نیست.

غزل شمارهٔ ۴۳۱۲

آن را که عشق بخت جوانی نمی دهد
از حادثات خط امانی نمی دهد

خاکسترش چو فاخته گویا نمی شود
هر کس که دل به سرو جوانی نمی دهد

خال تو در گرفتن دلهای بیقرار
فرصت به هیچ مور میانی نمی دهد

در هیچ بوسه نیست که آن لعل روح بخش
جانی نمی ستاند و جانی نمی دهد

رنگ شکسته کم ز زبان شکسته نیست
ما را چه شد که شرم زبانی نمی دهد

خواهد روان تشنه ما کار خویش کرد
از آب اگر چه خضر نشانی نمی دهد

با خون دل بساز که چرخ سیاه دل
بی خون به لاله سوخته نانی نمی دهد

چو طفل نوسوار سپهر سبک رکاب
هرگز مرا به دست عنانی نمی دهد

تا همچو ماه نو نکنی قد خود دوتا
هرگز ترا فلک لب نانی نمی دهد

تا قد همچو تیر ترا نشکند سپهر
از قامت خمیده کمانی نمی دهد

صائب تهی است جیب و کنارش ز برگ عیش
هر کس که دل به غنچه دهانی نمی دهد
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۱
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۴۳۱۱
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۴۳۱۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.