هوش مصنوعی: این متن شعری است که در آن شاعر از عشق و ستایش به شخصی به نام افندی سخن می‌گوید. او از دیدار با افندی، رهبری او در تاریکی، شادی‌هایی که به همراه می‌آورد، و ویژگی‌های برجسته‌اش مانند بخشندگی و قدرت یاد می‌کند. شاعر افندی را به عنوان منبع خوشی و زندگی توصیف می‌کند و از او به عنوان مرکز جهان خود یاد می‌کند.
رده سنی: همه سنین این متن شعری است که مفاهیم عشق، ستایش، و رهبری را به زبانی زیبا و شاعرانه بیان می‌کند. محتوای آن برای همه سنین مناسب است و هیچ عنصر نامناسبی برای گروه‌های سنی خاص ندارد.

غزل شمارهٔ ۳۰۳۳

چند دَویدم سویِ اَفَندی
شُکر که دیدم رویِ اَفَندی

در شبِ تاری، رَهْ مُتَواری
رَهبرِ ما شُد، بویِ اَفَندی

شادیِ جان‌ها، ذوقِ دَهان‌ها
اصلِ مکان‌ها، کویِ اَفَندی

صَحْنِ گُلِستان، عِشرَتِ مَستان
آبِ حَیات و جویِ اَفَندی

عیشِ مُعَظَّم، جامِ دَمادَم
بَزمِ دو عالَم، طویِ اَفَندی

کامِ من آمد، دامِ اَفَندی
هایِ من آمد، هویِ اَفَندی

گُرگْ زِ بَرِّه، دست بِدارد
چون شِنَوَد او، قویِ اَفَندی

گنجِ سَبیلی، خوانِ خَلیلی
نیست بَخیلی، خویِ اَفَندی

کَلّهٔ شاهان، سکّهٔ ماهان
در خُمِ چوگان، گویِ اَفَندی

خامُش و کم گو، هی که بُوَد او
قبلهٔ اُوها، اویِ اَفَندی
وزن: مفتعلن فع مفتعلن فع
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۰
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۳۰۳۲
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۳۰۳۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.