هوش مصنوعی: این شعر عرفانی و عاشقانه از صائب تبریزی، به موضوعاتی مانند عشق الهی، صبر و رضا در برابر تقدیر، و ارزش معنوی اسارت در راه معشوق می‌پردازد. شاعر با استفاده از تصاویر زیبا و استعاره‌های عمیق، رابطه‌ی عاشق و معشوق را به تصویر می‌کشد.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مفاهیم عمیق عرفانی و استعاره‌های پیچیده است که درک آن‌ها به بلوغ فکری و شناخت ادبی نیاز دارد.

غزل شمارهٔ ۴۳۸۸

یوسف شود آن کس که خریدار تو باشد
عیسی شود ان خسته که بیمارتو باشد

گر خاک شود سرمه خاموشی سیل است
آن سینه که گنجینه اسرار تو باشد

چون برق سبکسیر بود شمع مزارش
هر سوخته جانی که طلبکار تو باشد

هر چاک قفس از تو خیابان بهشتی است
خوش وقت اسیری که گرفتارتو باشد

سیلاب قیامت به نظر موج سراب است
آن را که نظرواله رفتار تو باشد

بر چهره گل پای چوشبنم نگذارد
آن راهروی را که به پاخار تو باشد

خوابی که به از دولت بیدار توان گفت
خوابی است که در سایه دیوارتو باشد

از چشمه خورشید جگر سوخته آید
هر دیده که لب تشنه دیدارتو باشد

در رشته کشد گوهر خورشید نگاهش
چشمی که به رخسار گهربارتو باشد

صائب اگر از خویش توانی بدر آمد
این دایره ها نقطه پرگار تو باشد
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۰
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۴۳۸۷
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۴۳۸۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.