هوش مصنوعی: این متن شعری عرفانی و اخلاقی است که به موضوعاتی مانند عشق الهی، فروتنی، رهایی از تعلقات دنیوی، صبر و قناعت، و اهمیت دعا و عبادت می‌پردازد. شاعر از تجربیات شخصی و درونی خود سخن می‌گوید و به خواننده توصیه‌هایی اخلاقی ارائه می‌دهد.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که درک آن برای نوجوانان کم‌سن‌وسال دشوار است. همچنین، برخی از واژه‌ها و اصطلاحات به‌کاررفته ممکن است برای کودکان نامفهوم باشد.

غزل شمارهٔ ۴۵۰۹

دل از خاکساری بهشت خدا شد
ز گرد یتیمی گهر بی بها شد

طبیبان همان روز گشتند مجنون
که دیوانه ما به دارالشفاشد

نیفتد ز پرگار آن نقطه دل
که در حلقه زلف او مبتلا شد

به آهی ز دل زنگ هستی زدودم
چراغ مراباد دست دعا شد

شد آن روز بی بادبان کشتی من
که دامان فرصت ز دستم رها شد

سبک چون پر کاه شد در نظرها
رخی کز طمع زردچون کهرباشد

شکر خواب فرش است در چشم آن کس
که از فرش خرسند با بوریا شد

عنانداری سیل از پل نیاید
دل از عمر بردار چون قددوتاشد

بپیوند با هر که پیوست خواهی
جدا شو ز هر کس که باید جدا شد

من آن روز در مغز دولت رسیدم
که در استخوان سگ شریک هما شد

مگر روز محشر به کار من آید
نمازی که در بیخودیها قضا شد

ز شرم گنه قلب من گشت رایج
غبار خجالت مرا کیمیا شد

به ساحل رسد صائب از شور دریا
چو خاشاک هر کس که بی دست وپا شد
وزن: فعولن فعولن فعولن فعولن (متقارب مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۳
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۴۵۰۸
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۴۵۱۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.