هوش مصنوعی:
این شعر بهار را به تصویر میکشد که با وجود زیبایی و بخشندگی، گاهی بیگانهوار و ناآشنا به نظر میرسد. شاعر از تضادهای طبیعت مانند گلهای زیبا در کنار خارها و همچنین مفاهیمی مانند زندگی، مرگ، وصفا سخن میگوید. بهار نماد زندگی و تجدید حیات است، اما در عین حال، نشانههایی از غفلت و ناآشنایی نیز دارد.
رده سنی:
15+
این شعر دارای مفاهیم عمیق و استعاری است که ممکن است برای کودکان قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از واژگان و تصاویر پیچیده نیاز به سطحی از بلوغ فکری و ادبی دارد که معمولاً در نوجوانان و بزرگسالان یافت میشود.
غزل شمارهٔ ۴۵۸۱
از فروغ لاله آتش زیر پاداردبهار
چون گل رعنا خزان رادر قفا دارد بهار
باکمال آشنایی می رمد بیگانه وار
گوییا بویی ازان نا آشنادارد بهار
گوش گل از شبنم غفلت گران گردیده است
ورنه در هر پرده ای چندین نوادارد بهار
گر چه گوهر می فشاند در کنار خار و خس
جبهه ای دایم تر از شرم سخا دارد بهار
سبحه دور افکن درین موسم، که سنگ تفرقه است
جام پیش آور که چشم رونمادارد بهار
خاکیان را از شکر خواب عدم بیدار کرد
سرخط جان بخشی از صبح جزا دارد بهار
درد و صاف عالم امکان به هم آمیخته است
آبها نا صاف باشد تاصفا دارد بهار
چون گل رعنا خزان رادر قفا دارد بهار
باکمال آشنایی می رمد بیگانه وار
گوییا بویی ازان نا آشنادارد بهار
گوش گل از شبنم غفلت گران گردیده است
ورنه در هر پرده ای چندین نوادارد بهار
گر چه گوهر می فشاند در کنار خار و خس
جبهه ای دایم تر از شرم سخا دارد بهار
سبحه دور افکن درین موسم، که سنگ تفرقه است
جام پیش آور که چشم رونمادارد بهار
خاکیان را از شکر خواب عدم بیدار کرد
سرخط جان بخشی از صبح جزا دارد بهار
درد و صاف عالم امکان به هم آمیخته است
آبها نا صاف باشد تاصفا دارد بهار
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۴۵۸۰
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۴۵۸۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.