هوش مصنوعی: این شعر از صائب تبریزی با استفاده از تصاویر طبیعت مانند ابر، دریا و گوهر، به بیان مفاهیم عمیق انسانی مانند بخشش، ناامیدی، و رابطه‌ی انسان با حق تعالی می‌پردازد. شاعر از ابر به عنوان نمادی از تغییرپذیری و بی‌ثباتی زندگی استفاده می‌کند و به تأثیر رفتارهای انسانی مانند بخشش و خشونت در روابط اجتماعی اشاره دارد.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق فلسفی و عرفانی موجود در شعر ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعاره‌های پیچیده و زبان ادبی بالا نیازمند سطحی از بلوغ فکری و ادبی است.

غزل شمارهٔ ۴۵۹۷

از فروغ ماه می گردد به آب و تاب ابر
جلوه شکر کند با شیر، در مهتاب ابر

گر چنین بندد به خشکی کشتی احسان محیط
یک قلم چون کاغذ ابری شود بی آب ابر

در گره بسته است دریا آب خود را چون گهر
خشک می آید برون از بحر چون قلاب ابر

پیش ازین می ریخت از دستش گهر بی اختیار
در زمان کشت ما شد گوهر نایاب ابر

خازن گوهر ندارد از ترشرویی گزیر
بر سیاهی می زند چون می شود شاداب ابر

می کند دلهای شب در گریه طوفان، دیده ام
می شود گویا به چشمم پرده های خواب ابر

در زمان تنگدستی دل به حق روی آورد
رو به دریا می رود چون می شود بی آب ابر

زیر بار منت احسان، نمی ماند کریم
وام دریا را کند تسلیم از سیلاب ابر

در کف دست کریمان نیست گوهر را قرار
قطره را از بیقراری می کند سیماب ابر

آبرو صائب نریزد پیش دریا بعد ازین
گر شود از دیده خونبار من سیراب ابر
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۰
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۴۵۹۶
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۴۵۹۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.