هوش مصنوعی: این شعر به موضوعات فلسفی و عرفانی مانند ناپایداری دنیا، بی‌اعتباری امور مادی، و اهمیت رهایی از تعلقات می‌پردازد. شاعر با استفاده از تصاویر نمادین مانند قلم، ورق، سیل فنا، و اشک، به خواننده یادآوری می‌کند که همه چیز در این دنیا گذراست و نباید به آنها وابسته شد.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق فلسفی و عرفانی موجود در این شعر برای درک و تجربه نیاز به بلوغ فکری دارد. نوجوانان و بزرگسالان بهتر می‌توانند با این مضامین ارتباط برقرار کنند و معنای نهفته در آن را درک نمایند.

غزل شمارهٔ ۴۶۷۹

چند روزی چو قلم سربه ته انداخته گیر
ورقی چند به بازیچه سیه ساخته گیر

نیست در عالم ناساز چو امیدثابت
خانه ها درگذر سیل فنا ساخته گیر

این گهرها که به جمعیت آن می نازی
آخر الامر چو اشک از نظر انداخته گیر

نقش هر لحظه به روی دگری می خندد
هرچه بردی ز حریفان دغا، باخته گیر

نیست چون حوصله یک نگه دورترا
پرده از چهره مقصود بر انداخته گیر

بی مثال است چو رخساره آن جان جهان
از علایق دل چون آینه پرداخته گیر

نیست شایسته افسون، جدایی از خلق
جامه پرشپش از دوش خود انداخته گیر

نیست امید اجابت چو فغان را صائب
علم ناله به افلاک بر افراخته گیر
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۴۶۷۸
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۴۶۸۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.