۲۰۵ بار خوانده شده

غزل شمارهٔ ۴۷۰۸

در زیر خرقه شیشه می را نگاه دار
این ماه را نهفته در ابر سیاه دار

از ریشه بر میار نهال امید را
ته شیشه ای برای صبوحی نگاه دار

بی شاهد و شراب شب ماه مگذران
چشمی به روی ساقی و چشمی به ماه دار

پیر مغان ز توبه ترا منع اگر کند
زنهار گوش هوش به آن خیر خواه دار

بال وپری است نشو و نما را زمین پاک
پاس نفس برای دم صبحگاه دار

خودبین شود ز آینه بی غبار، نفس
دل را نهفته درته گرد گناه دار

عرض صفای سینه مده پیش غافلان
درپیش زنگی آینه خود سیاه دار

ماهی محیط را بسر از خامشی کشید
صائب به بزم باده زبان را نگاه دار
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۴۷۰۷
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۴۷۰۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.