هوش مصنوعی: این متن شعری است که از عناصر طبیعت مانند سبزه، آب، باد و باران برای بیان مفاهیم عرفانی و اخلاقی استفاده می‌کند. شاعر از تضادها و نمادهای طبیعی برای اشاره به مسائل انسانی مانند امید، ناامیدی، عشق و رنج بهره می‌برد.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و اخلاقی است که درک آن‌ها نیاز به بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی دارد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و نمادهای پیچیده ممکن است برای خوانندگان جوانتر دشوار باشد.

غزل شمارهٔ ۴۷۹۴

ز سروقدتو شد شوره زار امکان سبز
ز شمع سبز تو شد بخت این شبستان سبز

ز خط پشت لبت زنده می شود دلها
چنین بود چو کند سبزه آب حیوان سبز

میان اهل جنون سبز چون توانم شد؟
نشد ز گریه من خار این بیابان سبز

به رود نیل رسان خویش راکه هیهات است
کز آب چاه شود بخت ماه کنعان سبز

ز هم گزیر ندارند نوش ونیش جهان
که بی گره نشود نی زشکرستان سبز

چو زنگ از دل من برد باده دانستم
که تخم سوخته گرددبه ابراحسان سبز

تجردی که بود در لباس ،محفوظ است
پناه شیر بود ،هست تانیستان سبز

دل حریص به زنگ قساوت آلوده است
که نان همیشه گدا را شود درانبان سبز

زچشم شور کواکب مجوبرومندی
که هیچ دانه نگرددبه زیردندان سبز

اگر گشایش دل خواهی از بلا مگریز
که دانه می شود اینجاز تیر باران سبز

به باده جوش نزد خون خشک من صائب
نشد ز تربیت بحر شاخ مرجان سبز
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۱
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۴۷۹۳
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۴۷۹۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.