هوش مصنوعی: این متن شعری است که از دردها و رنج‌های عاشقانه، حسرت‌ها و ناامیدی‌های زندگی سخن می‌گوید. شاعر از غم‌های بی‌پایان، وحشت‌های ناشناخته، و بی‌عدالتی‌های جهان شکایت دارد و از عاشقان و دل‌های شکسته یاد می‌کند. همچنین، اشاره‌هایی به مفاهیم عرفانی و اخلاقی مانند صبر، مروت و دردهای بی‌درمان دارد.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که درک آن‌ها به بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی نیاز دارد. همچنین، برخی از مضامین مانند ناامیدی و درد ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر سنگین باشد.

غزل شمارهٔ ۴۸۳۶

سر گرانیهای او رااز من حیران مپرس
وزن کوه قاف را از پله میزان مپرس

ذکر وحشت، داغ وحشت دیدگان راناخن است
یوسف بی جرم رااز چاه و از زندان مپرس

شور بحر از لوح کشتی می توان چون آب خواند
در دل صد پاره ما بنگر از طوفان مپرس

از سیاهی می شود سر رشته گفتار گم
زینهار از تیرگیهای شب هجران مپرس

چشم و زلف و قامت آن آفت جان راببین
عاشقان را از دل واز دین واز ایمان مپرس

ازهدف تیر هوایی را نمی باشد خبر
خانه بردوشان غربت را زخان ومان مپرس

گردباد وادی حیرت ز منزل غافل است
راه کوی لیلی از مجنون سرگردان مپرس

از مروت نیست آزردن دل بیمار را
چون نداری چاره ای، از درد بی درمان مپرس

برنمی آید صدا از شیشه چون شد توتیا
ازدل ماسرگذشت سختی دوران مپرس

نیست صائب زاهد بی مغز را از دل خبر
از حباب پوچ حال گوهر غلطان مپرس
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۰
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۴۸۳۵
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۴۸۳۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.