هوش مصنوعی: این شعر از صائب تبریزی، با استفاده از استعاره‌ها و تصاویر زیبا، مخاطب را از افتادن در دام‌های دنیوی و اخلاقی ناپسند برحذر می‌دارد. شاعر تأکید می‌کند که حتی در شرایط سخت و ناامیدکننده، نباید به رفتارهای نادرست و ناپاک روی آورد و باید پاکی و استواری خود را حفظ کرد.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق فلسفی و اخلاقی است که درک آن‌ها به بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی نیاز دارد. همچنین، استفاده از استعاره‌های پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار باشد.

غزل شمارهٔ ۴۸۸۸

عقل اگر از سرپرد زاغ جگر خواری مباش
مغز اگر بیجا شود آشفته دستاری مباش

حلقه تن گر ز سیلاب فناصحرا شود
در سواد اعظم دل چار دیواری مباش

رشته جان گر شود کوته ز مقراض اجل
برمیان جسم کافر کیش زناری مباش

باد هستی از سر بی مغز اگر بیرون رود
یک حباب پوچ در دریای زخاری مباش

ازشنیدن گر شود معزول گوش ظاهری
در بساط قلزم و عمان صدف واری مباش

لب اگر خامش شود، یک رخنه غم بسته گیر
چشم اگر پوشیده گردد، داغ خونباری مباش

پای سیر از خواب سنگین اجل گر بشکند
خاکدان دهر را بیهوده رفتاری مباش

چند صائب بردل گم گشته خواهی خون گریست؟
در جگر پیکان زهر آلود خونخواری مباش
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۴۸۸۷
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۴۸۸۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.