هوش مصنوعی: این شعر با استفاده از تصاویر و استعاره‌های غنی، به موضوعاتی مانند عشق، رنج، گذرایی زندگی، و تقابل نور و تاریکی می‌پردازد. شاعر از عناصری مانند گل، شمع، پروانه، و خاکستر برای بیان مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی استفاده می‌کند.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی موجود در شعر ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از استعاره‌ها و تصاویر به سطحی از بلوغ فکری نیاز دارند تا به درستی درک شوند.

غزل شمارهٔ ۴۸۹۷

در سر زینت خودآرا می رود آخر سرش
حلقه فتراک طاووس است از بال و پرش

هرکه دارد خرده خود از نواسنجان دریغ
همچو گل در هفته ای می ریزد از هم دفترش

چون سبو هرکس کند، بالین زدست خشک خویش
ازشراب لاله گون ریزند گل دربسترش

شمع من در هر که آتش می زند پروانه وار
رنگ عشق تازه ای می ریزد ازخاکسترش

روزن آهی شود هرموی براندام او
هرکه باشد عود خام آرزو در مجمرش

سوخت هرکس را که داغ آتشین رخساره ای
پرده دار اخگر خورشید شد خاکسترش

گر چنین از زنگ می آید برون آیینه ام
چشم می بازد به اندک فرصتی روشنگرش

می کند چون موی آتشدیده مشق پیچ و تاب
رشته زنار ازشرم میان لاغرش

بیضه اسلام گردید آن سنگین ز خط
همچنان صلب است دربیداد چشم کافرش

دولت دنیا نگردد جمع صائب با حضور
شمع می لرزد تمام شب به زرین افسرش
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۰
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۴۸۹۶
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۴۸۹۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.