هوش مصنوعی:
این متن شاعرانه به توصیف شبی میپردازد که عشق و بیداری بر آن حاکم است. در این شب، ستارگان و ماه به عشق سجده میکنند و عقل و خرد کنار گذاشته میشوند. شاعر از بیهوشی و هوشیاری همزمان سخن میگوید و تأکید میکند که چنین شبی در طول تاریخ بینظیر است. همچنین، شاعر به خواننده هشدار میدهد که امیدوار به خواب نباشد، زیرا بیداری بر همه چیز غالب است.
رده سنی:
16+
متن دارای مفاهیم عمیق فلسفی و عرفانی است که درک آن نیاز به بلوغ فکری و تجربه زندگی دارد. همچنین، استفاده از استعارهها و نمادهای پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوانتر دشوار باشد.
غزل شمارهٔ ۳۰۸۶
شبی که دَررَسَد از عشق، پیکِ بیداری
بگیرد از سَرِ عُشّاقْ خواب، بیزاری
ستاره سَجده کُند، ماه و زُهره حال آرَد
رَها کُن خِرَد و عقل، سَیر و رَهْواری
زِهی شبی که چُنان نَجْم، در طُلوع آید
به روزِ روشن بِدْهَد، صِفاتِ سَتّاری
زِ اِبْتِدایِ جهان، تا به اِنْتِهایِ جهان
کسی ندید چُنین بیهُشیّ و هُشیاری
تو خواه بَرجِه و خواهی فُروجِه، این نَبُوَد
کِه زَهره دارد با آفتابِ سَیّاری؟
طَمَع مَدار که امشب بَرِ تو آید خواب
که بَرنِشَست به سَیران، خَدیوِ بیداری
بگیرد از سَرِ عُشّاقْ خواب، بیزاری
ستاره سَجده کُند، ماه و زُهره حال آرَد
رَها کُن خِرَد و عقل، سَیر و رَهْواری
زِهی شبی که چُنان نَجْم، در طُلوع آید
به روزِ روشن بِدْهَد، صِفاتِ سَتّاری
زِ اِبْتِدایِ جهان، تا به اِنْتِهایِ جهان
کسی ندید چُنین بیهُشیّ و هُشیاری
تو خواه بَرجِه و خواهی فُروجِه، این نَبُوَد
کِه زَهره دارد با آفتابِ سَیّاری؟
طَمَع مَدار که امشب بَرِ تو آید خواب
که بَرنِشَست به سَیران، خَدیوِ بیداری
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۳۰۸۵
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۳۰۸۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.