هوش مصنوعی:
شاعر در این متن از لحظات خوشی که با یاد معشوق و شراب ناب داشته سخن میگوید، اما سپس از توبه و دوری از این لذات میگوید. او به عرفان و شهادت اشاره میکند و از تاریکیهای زندگی و روشناییهای معنوی مینویسد. مهتاب و شبگردی نیز به عنوان نمادهایی از زیبایی و رنج در متن حضور دارند.
رده سنی:
16+
متن دارای مفاهیم عرفانی و پیچیدهای است که درک آن برای مخاطبان زیر 16 سال ممکن است دشوار باشد. همچنین، اشاره به شراب و مفاهیم توبه ممکن است برای سنین پایین مناسب نباشد.
غزل شمارهٔ ۴۹۰۹
می زدم با یاد ابرویش شراب ناب خوش
داشتم وقت خوشی امشب درآن محراب خوش
درخمار باده آب سرد، آب زندگی است
توبه تا کردم زمی دیگر نخوردم آب خوش
بیدلان را حیرت بسمل کند تلقین که نیست
غیر زیر سایه تیغ شهادت خواب خوش
می کند روشن دل تاریک را موی سفید
بهره مانیست غیر از خواب ازین مهتاب خوش
زان مه شبگرد تاصائب جدا افتاده ام
می کند کار نمک در دیده ام مهتاب خوش
داشتم وقت خوشی امشب درآن محراب خوش
درخمار باده آب سرد، آب زندگی است
توبه تا کردم زمی دیگر نخوردم آب خوش
بیدلان را حیرت بسمل کند تلقین که نیست
غیر زیر سایه تیغ شهادت خواب خوش
می کند روشن دل تاریک را موی سفید
بهره مانیست غیر از خواب ازین مهتاب خوش
زان مه شبگرد تاصائب جدا افتاده ام
می کند کار نمک در دیده ام مهتاب خوش
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۴۹۰۸
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۴۹۱۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.