هوش مصنوعی: این شعر از ناصرخسرو بیانگر احساسات شاعر درباره سرنوشت، رنج‌های زندگی و تلاش برای بهبود وضعیت خود است. او از مفاهیمی مانند تقدیر، یتیمی، تلاش بی‌ثمر و ناامیدی سخن می‌گوید، اما در عین حال به مقاومت و امیدواری نیز اشاره دارد. شاعر از استعاره‌های مختلف مانند تیر و کمان، شمشیر و شیر برای بیان احساسات خود استفاده کرده است.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق فلسفی و عرفانی موجود در شعر ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از استعاره‌ها و واژه‌های به کار رفته نیاز به دانش ادبی و تجربه زندگی بیشتری دارند تا به درستی درک شوند.

غزل شمارهٔ ۴۹۱۵

نیست رزقم تیر تخشی چون کمان ازتیر خویش
قسمتم خمیازه خشکی است از نخجیر خویش

گرچه صید لاغر من لایق فتراک نیست
می توان کردن به سوزن امتحان شمشیر خویش

تا توان چون خضر شد معمار دیوار یتیم
ازمروت نیست کردن سعی درتعمیر خویش

جاهل از کفران کند زرق حلال خود حرام
طفل از پستان گزیدن می کند خون شیر خویش

یکقلم گردید پای آهوان خلخال دار
بس که پاشیدم به صحرا دانه زنجیر خویش

چون گهر بر من کسی را دل درین دریا نسوخت
کردم از گرد یتیمی عاقبت تعمیر خویش

زنگ بست از مهر خاموشی مراتیغ زبان
چند در زیر سپر پنهان کنم شمشیر خویش؟

آن ستمگر را پشیمان از دل آزادی نکرد
زیر بار منتم از آه بی تأثیر خویش

نیست در ظاهر مراصائب اگر نقدی به دست
زیر بار منتم ازآه بی تأثیر خویش
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۴۹۱۴
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۴۹۱۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.