هوش مصنوعی: شاعر در این متن از غرور و استقلال خود سخن می‌گوید، بیان می‌کند که از تعلقات دنیوی بی‌نیاز است و به وحدانیت و عرفان گرایش دارد. او از تلاطم‌های درونی و عشق و فراق نیز می‌گوید و در نهایت اشاره می‌کند که صائب (شاید اشاره به صائب تبریزی) او را به عالم بالا راهنمایی کرده است.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که درک آن برای سنین پایین‌تر دشوار خواهد بود. همچنین، برخی از مضامین مانند غرور و فراق نیاز به بلوغ فکری دارد.

غزل شمارهٔ ۵۰۶۴

همچون کمان سخت ز طبع غیور خویش
آسوده از کشاکش خلقم ز زور خویش

از آفتاب اگر به سرم تاج زر نهند
سر درنیاورم به فلک ازغرور خویش

چون کرم شبچراغ،زراندودآتشم
مستغنی ازستاره و ماهم زنورخویش

حیرات مرا به عالم وحدت کشیده است
نتوان زمن گرفت به کثرت حضور خویش

سیلاب با تلاطم دریا چه می کند؟
پروای شور حشر ندارم ز شور خویش

نه تاب وصل دارد و نه طاقت فراق
درمانده ام به دست دل ناصبور خویش

صائب مرا به عالم بالا دلیل شد
در زیر بار منتم از فکر دور خویش
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۵۰۶۳
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۵۰۶۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.