۲۵۷ بار خوانده شده

غزل شمارهٔ ۵۰۷۲

از جا نمی روم چو سپند از نوای خویش
آتش زنم به محفل و باشم به جای خویش

زان مطرب بلندنوا در ترانه ام
چون نی نمی زنم نفسی بر هوای خویش

زان ساقی خودم که نیابم درین جهان
مردی سزای باده مردآزمای خویش

چون نیست هیچ کس که به فریاد من رسد
خود رقص می کنم چو سپند از نوای خویش

صائب من آن بلند نوایم که می زنم
دربرگریز جوش بهار از نوای خویش
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۵۰۷۱
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۵۰۷۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.