هوش مصنوعی:
شاعر در این شعر از اهمیت حفظ آبرو و عزت نفس سخن میگوید و تأکید میکند که آبروی از دسترفته باز نمیگردد. او از ناامیدی در رسیدن به آرزوها، بیوفایی عمر و زمانه، و رنجهای روحی خود میگوید. همچنین، احساس درماندگی و تنهایی را بیان میکند و از این که دیگران او را درک نمیکنند، شکایت دارد.
رده سنی:
16+
مفاهیم عمیق فلسفی و عرفانی موجود در شعر، مانند حفظ آبرو، ناامیدی، و تنهایی، برای درک و تجربه نوجوانان و بزرگسالان مناسب است. این موضوعات نیاز به بلوغ فکری و تجربه زندگی دارند که معمولاً در سنین پایینتر کمتر وجود دارد.
غزل شمارهٔ ۵۰۷۶
سیراب درمحیط شدم ز آبروی خویش
در پای خم زدست ندادم سبوی خویش
درحفظ آبرو ز گهر باش سخت تر
کاین آب رفته باز نیاید به جوی خویش
خاک مراد خلق شود آستانه اش
هرکس که بگذرد ز سر آرزوی خویش
از نوبهار عمر وفایی نیافتم
چون گل مگر گلاب کنم رنگ وبوی خویش
ازمهلت زمانه دون در کشاکشم
ترسم مرا سپهر برآرد به خوی خویش
دایم ز گفتگوی حق آزار می کشم
درمانده ام چون عنبر سارا به بوی خویش
صائب نشان به عالم خویشم نمی دهند
چندان که می کنم زکسان جستجوی خویش
در پای خم زدست ندادم سبوی خویش
درحفظ آبرو ز گهر باش سخت تر
کاین آب رفته باز نیاید به جوی خویش
خاک مراد خلق شود آستانه اش
هرکس که بگذرد ز سر آرزوی خویش
از نوبهار عمر وفایی نیافتم
چون گل مگر گلاب کنم رنگ وبوی خویش
ازمهلت زمانه دون در کشاکشم
ترسم مرا سپهر برآرد به خوی خویش
دایم ز گفتگوی حق آزار می کشم
درمانده ام چون عنبر سارا به بوی خویش
صائب نشان به عالم خویشم نمی دهند
چندان که می کنم زکسان جستجوی خویش
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۵۰۷۵
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۵۰۷۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.