هوش مصنوعی: این متن به بررسی پیامدهای منفی حرص و طمع در زندگی انسان می‌پردازد. با استفاده از تصاویر و استعاره‌های مختلف، نشان می‌دهد که حرص چگونه آرامش و قناعت را از بین می‌برد و باعث رنج و نابودی می‌شود. همچنین اشاره می‌کند که حرص در وجود انسان ریشه می‌دواند و حتی با مرگ نیز از بین نمی‌رود.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق فلسفی و اخلاقی است که درک آن‌ها به بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی نیاز دارد. همچنین استفاده از استعاره‌ها و تشبیهات پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد.

غزل شمارهٔ ۵۱۰۸

از قناعت می رود بیرون ز سر سودای حرص
ره ندارد در دل خرسند استسقای حرص

چین ابرو می شود سوهان دندان طمع
از ترشرویی یکی صدمی شود صفرای حرص

سنگ ره راه میکند سنگ فسان درقطع راه
خار رابال وپر پرواز سازد پای حرص

تاک را نشو و نما از قطع می گردد زیاد
ازبریدن می کشد قامت ید طولای حرص

گرچه می داند که می سوزد برای خرده ای
می زند برقلب آتش طبع بی پروای حرص

قامت خم خواب غفلت رادوبالامی کند
موی پیران را ید بیضاست درانشای حرص

بی تردد نیست زیر خاک هم جان حریص
کم نمی گردد به لنگر شورش دریای حرص

می توان کردن به شستن روی زنگی راسفید
تیرگی نتوان به صیقل بردن ازسیمای حرص

ازخس و خاشاک گردد آتش افزون شعله ور
بیشتر گردد ز جمع مال استیلای حرص

می تند در خانه های کهنه اکثر عنکبوت
بیشتر در طینت پیران بود مأوای حرص

هر که چون موج سراب از کف عنان حرص داد
می شود صائب بیابان مرگ درصحرای حرص
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۱
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۵۱۰۷
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۵۱۰۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.