هوش مصنوعی:
این شعر از صائب تبریزی بیانگر عشق عمیق و فداکاریهای شاعر در راه معشوق است. او از درد عشق، فداکاریهای خود، و ناامیدیهایش سخن میگوید و معتقد است که عقل و خرد در برابر عشق ناتوان است. شاعر همچنین به انتقاد از ریاکاری و زهد خشک میپردازد و ارزش معاملهای را میستاید که در آن بهشت را با کتاب عوض میکند.
رده سنی:
16+
مفاهیم عمیق عرفانی و انتقادی موجود در شعر نیاز به درک و تجربهی بیشتری دارد که معمولاً در سنین بالاتر قابل درک است. همچنین، برخی از اشارات فلسفی و اجتماعی ممکن است برای مخاطبان جوانتر پیچیده باشد.
غزل شمارهٔ ۵۱۱۰
محبت تو ز دل داد پیچ و تاب عوض
گرفت خاک سیه،داد مشک ناب عوض
ستاره ای به دل از داغ عشق او دارم
که نه به ماه کنم نه به آفتاب عوض
به نور عقل درین انجمن کسی بیناست
که کرد دولت بیدار را به خواب عوض
شدم خراب زبیم خراج،ازین غافل
که گنج می طلبند از من خراب عوض
متاع دل به کسی داده ام که خرسندم
ز بد معاملگی گر دهد حساب عوض
که می خورد به می ناب، زهد خشک مرا؟
که با محیط گهر می کند سراب عوض ؟
بهشت نقد شود رزق خوش معامله ای
که می فروشد و گیرد زمن کتاب عوض
مگر به عشق دل خویش خوش کنم صائب
و گرنه عمر ندارد به هیچ باب عوض
گرفت خاک سیه،داد مشک ناب عوض
ستاره ای به دل از داغ عشق او دارم
که نه به ماه کنم نه به آفتاب عوض
به نور عقل درین انجمن کسی بیناست
که کرد دولت بیدار را به خواب عوض
شدم خراب زبیم خراج،ازین غافل
که گنج می طلبند از من خراب عوض
متاع دل به کسی داده ام که خرسندم
ز بد معاملگی گر دهد حساب عوض
که می خورد به می ناب، زهد خشک مرا؟
که با محیط گهر می کند سراب عوض ؟
بهشت نقد شود رزق خوش معامله ای
که می فروشد و گیرد زمن کتاب عوض
مگر به عشق دل خویش خوش کنم صائب
و گرنه عمر ندارد به هیچ باب عوض
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۵۱۰۹
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۵۱۱۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.