هوش مصنوعی: این متن شعری عرفانی و عاشقانه است که به قدرت و تأثیر عشق در دگرگونی جهان و انسان‌ها می‌پردازد. عشق در این شعر به عنوان نیرویی متحول کننده توصیف می‌شود که می‌تواند شوره‌زار را به گلستان تبدیل کند، افلاک را خندان سازد، و حتی مرگ را به زندگی ابدی مبدل کند. شاعر با استفاده از تصاویر و استعاره‌های غنی، عشق را به عنوان محور اصلی تغییرات مثبت در جهان معرفی می‌کند.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و استعاره‌های پیچیده است که درک آن‌ها به بلوغ فکری و آشنایی با ادبیات عرفانی نیاز دارد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند دگرگونی وجودی و مفاهیم متافیزیکی ممکن است برای خوانندگان جوانتر دشوار باشد.

غزل شمارهٔ ۵۱۶۹

شوره زار خاک را یکسر گلستان کرد عشق
حنظل افلاک را چون نار خندان کرد عشق

خاک را چون مرغ عیسی شهپر پرواز داد
آسیای چرخ را بی آب، گردان کرد عشق

مشت داغی در گریبان کرد هر کس راگرفت
خاکدان دهر را کان بدخشان کرد عشق

نسیه فردوس را بر اهل عالم نقد ساخت
شور محشر را حصاری در نمکدان کرد عشق

یک دل بی آه در معموره عالم نهشت
این سفال خشک را لبریز ریحان کرد عشق

نعل کوه طور در آتش سراسر می رود
پای خواب آلودگان رابرق جولان کرد عشق

ابر چون در پیش صرصر پای در دامن کشد؟
مغز ما را چون کف دریا پریشان کرد عشق

کرد از زخم نمایان پیکرم را شاخ شاخ
این قفس را بر من عاجز نیستان کرد عشق

تا به زهر بی نیازی تیغ خود راآب داد
برخضر عمر ابد راتنگ میدان کرد عشق

خانه دل را که بود ازکعبه صد ره پاکتر
تند خوبی کرد و آتشگاه گبران کرد عشق

حکم مابر وحش وطیر این بیابان می رود
داغ مارا خاتم دست سلیمان کرد عشق

دست تادارد سرانگشت حلاوت می مکد
هرکه را بر خوان خود یک بار مهمان کرد عشق

کرد مشهور دو عالم صائب گمنام را
ذره ناچیز راخورشید تابان کرد عشق
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۳
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۵۱۶۸
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۵۱۷۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.