هوش مصنوعی: این متن شعری عرفانی است که به بیان قدرت، رازآلودگی و وسعت عشق می‌پردازد. شاعر از عشق به عنوان نیرویی فراتر از درک عادی انسان یاد می‌کند که در دل همه موجودات و حتی عناصر طبیعت حضور دارد. عشق در این شعر به عنوان مفهومی فراگیر، رازآلود و گاه دردناک تصویر شده است که درک کامل آن برای عقل محدود انسان ممکن نیست.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عرفانی و استفاده از استعاره‌های پیچیده در این شعر، درک کامل آن را برای مخاطبان جوان‌تر دشوار می‌سازد. همچنین برخی از تصاویر شعری (مانند اشاره به درد و رنج) ممکن است برای کودکان مناسب نباشد. این محتوا برای نوجوانان بالغ و بزرگسالانی که با ادبیات عرفانی آشنایی دارند، مناسب‌تر است.

غزل شمارهٔ ۵۱۷۸

چه غم ازکار فرو بسته ما دارد عشق؟
چون فلک در دل خود آبله ها دارد عشق

نیست چون غنچه پیکان دل ماناخن گیر
ورنه چون صبح،دم عقده گشا دارد عشق

گر چه در پرده غیب است نهان خورشیدش
ذره ای چون فلک بی سرو پا دارد عشق

نیست هر آب و زمین قابل تخم شررش
در دل سوختگان نشو و نما دارد عشق

نه همین در دل ما بزم سلیمان چیده است
عالمی در دل هر مور جدا دارد عشق

دامن خاک نگارین شود از جولانش
گرچه از خون جگر پابه حنا دارد عشق

شاخ و برگش بود از عالم امکان بیرون
ریشه هر چند در اندیشه ما دارد عشق

چون فلک دایره بینش خودساز وسیع
تا بدانی که چه مقدار صفا دارد عشق

آسمان موج سرابی است درآن دامن دشت
که من سوخته راآبله پا دارد عشق

چشم خفاش ز خورشید چه بیند صائب
عقل بیچاره چه داند که چها دارد عشق
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۰
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۵۱۷۷
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۵۱۷۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.