هوش مصنوعی:
این شعر عاشقانه و عرفانی از صائب تبریزی، به بیان احساسات شاعر نسبت به معشوق و رابطهی عاشقانه میپردازد. شاعر از دلبستگی به معشوق، رنجهای عشق، و اهمیت همراهی یاران موافق سخن میگوید. همچنین، نکاتی دربارهی خودشناسی، تواضع، و پذیرش نقاط ضعف انسانها بیان شده است.
رده سنی:
16+
محتوا شامل مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که درک آنها به بلوغ فکری و تجربهی بیشتری نیاز دارد. همچنین، برخی از ابیات نیازمند تفسیر و تحلیل هستند که برای نوجوانان کمسنوسال ممکن است دشوار باشد.
غزل شمارهٔ ۵۱۹۴
در زلف تو آویخت دل از قید علایق
سررشته پیوند بود تاب موافق
پهلو به حیات ابدی می زند آن زلف
این است سوادی که به اصل است مطابق
از عشق شکایت گنه حوصله ماست
باکودک بدخو چه کند دایه مشفق؟
دیگر نشود جمع به شیرازه محشر
هردل که پریشان شود ازناله عاشق
همت ز دل وعرض تجمل بود ازدست
منت ز خلایق بود و رزق ز خالق
ای سرو مزن باقد او لاف رعونت
کاین جامه به هر بی سرو پانیست موافق
آگاه ز عیب و هنر خویش نگردد
تاچشم نپوشد کسی ازعیب خلایق
نشگفت اگر ازتیغ تو وا شد دل صائب
جان تازه کند صحبت یاران موافق
سررشته پیوند بود تاب موافق
پهلو به حیات ابدی می زند آن زلف
این است سوادی که به اصل است مطابق
از عشق شکایت گنه حوصله ماست
باکودک بدخو چه کند دایه مشفق؟
دیگر نشود جمع به شیرازه محشر
هردل که پریشان شود ازناله عاشق
همت ز دل وعرض تجمل بود ازدست
منت ز خلایق بود و رزق ز خالق
ای سرو مزن باقد او لاف رعونت
کاین جامه به هر بی سرو پانیست موافق
آگاه ز عیب و هنر خویش نگردد
تاچشم نپوشد کسی ازعیب خلایق
نشگفت اگر ازتیغ تو وا شد دل صائب
جان تازه کند صحبت یاران موافق
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۵۱۹۳
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۵۱۹۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.