هوش مصنوعی: شاعر در این متن از رنج‌ها و سختی‌هایی که متحمل شده تا به جایگاه فعلی برسد سخن می‌گوید. او از غنچه‌ای در خون جگر پیچیده به گلی خندان تبدیل شده، از خارها زخم‌ها خورده تا مانند شبنمی روشن در چمن بدرخشد. شاعر به استغنای خود اشاره می‌کند و اینکه چگونه از دردها و رنج‌ها درس گرفته و رشد کرده است. او از غیرت و عشق خود می‌گوید و چگونه با وجود جفاها، همچنان استوار مانده است. در نهایت، شاعر به پختگی و رنگین‌شدن کلام خود اشاره می‌کند که نتیجه سال‌ها جوشش در حریم سینه است.
رده سنی: 16+ متن دارای مضامین عمیق عرفانی و تجربیات شخصی است که درک آن برای نوجوانان و بزرگسالان مناسب‌تر است. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و نمادهای پیچیده ممکن است برای کودکان و نوجوانان کم‌سن‌وسال قابل درک نباشد.

غزل شمارهٔ ۵۲۹۵

مدتی چون غنچه در خون جگر پیچیده ام
تا درین گلزار چون گل یک دهن خندیده ام

از سر هر خار صد زخم نمایان خورده ام
تا چو شبنم روشناس این چمن گردیده ام

خضر دارد داغها بر دل ز استغنای من
روی آب زندگی را برزمین مالیده ام

شعله بی مایه ام با خار و خس در دارو گیر
خورده ام صد زخم تایک پیرهن بالیده ام

از سر غیرت سپند آتش خود گشته ام
پیش اغیار از جفای او اگر نالیده ام

زود بر فتراک می بندد سر خورشید را
شهسواری راکه من در خانه زین دیده ام

پر برآورده است از درد طلب سنگ نشان
از گرانجانی همان من بر زمین چسبیده ام

می کند تیغ زبان شعله را دندانه دار
جامه فتحی که من از بوریا پوشیده ام

تا چو می صائب کلامم پخته و رنگین شده است
در حریم سینه خم سالها جوشیده ام
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۵۲۹۴
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۵۲۹۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.