هوش مصنوعی: شاعر در این شعر عاشقانه از عشق و دلدادگی خود به معشوق سخن می‌گوید. او از پیچیدن در زلف یار، تسلیم شدن در برابر آتش عشق، و آمادگی برای فداکاری سخن می‌گوید. همچنین از ناتوانی در گشودن بندهای عشق و آه سوزان خود یاد می‌کند.
رده سنی: 15+ این شعر دارای مفاهیم عمیق عاشقانه و ادبی است که درک آن برای کودکان دشوار بوده و مناسب سنین بالاتر است. همچنین استفاده از استعاره‌های پیچیده و زبان شعری کلاسیک، فهم آن را برای مخاطبان با دانش ادبی بالاتر مناسب می‌سازد.

غزل شمارهٔ ۵۲۹۸

این منم در دست زلف یار را پیچیده ام
در سخن آن شکرین گفتار را پیچیده ام

تن به خوی آتشین لاله رویان داده ام
در حریر شعله این طومار را پیچیده ام

سر اگر خواهند ازمن بی تامل می دهم
بهر وا کردن من این دستار را پیچیده ام

عاجزم در باز کردنهای آن بند قبا
من که قفل صد در گلزار را پیچیده ام

چون نفس صائب نیاید سرمه آلود از جگر
کم عنان آه آتشبار را پیچیده ام
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۵۲۹۷
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۵۲۹۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.