هوش مصنوعی:
شاعر در این شعر از عشق و ارادت به میخانه و ساقی سخن میگوید، از عقل و خرد در برابر عشق گذشت میکند و بزرگی و جایگاه میخانه را ستایش مینماید. او از مستی و بیخودی در پای خم شراب میسراید و عشق را برتر از عقل میداند.
رده سنی:
18+
محتوا شامل مضامین عرفانی و اشاره به شراب و مستی است که برای مخاطبان زیر 18 سال ممکن است نامناسب یا گمراهکننده باشد. همچنین، درک عمیق این شعر نیاز به شناخت ادبیات عرفانی و شعر کلاسیک فارسی دارد که معمولاً با افزایش سن حاصل میشود.
غزل شمارهٔ ۵۳۵۷
داده ام دست ارادت با حنای لای خم
پای رفتن نیست از میخانه ام چون پای خم
بیت معمور خرابات است یارب کم مباد
تا قیامت خشتی از بنیاد پا بر جای خم
همت ساقی دو چندانم شراب لعل داد
گوهر عقلم اگر پامال شد در پای خم
با بزرگان یک طرف افتادن از عقل است دور
محتسب بیجاکمر بسته است در ایذای خم
تنگ ظرفی را چو مینا بر کنار طاق نه
کوه تمکین شو که در میخانه گیری جای خم
سر به گردون در نمی آرم زاستغنای عشق
همت دریاکشان را کی بود پروای خم
می توان از صورت هرکس به معنی راه برد
جوهر می را توان دریافت از سیمای خم
چند صائب همچو ساغر هرزه پروازی کنم
مدتی قصد اقامت می کنم در پای خم
پای رفتن نیست از میخانه ام چون پای خم
بیت معمور خرابات است یارب کم مباد
تا قیامت خشتی از بنیاد پا بر جای خم
همت ساقی دو چندانم شراب لعل داد
گوهر عقلم اگر پامال شد در پای خم
با بزرگان یک طرف افتادن از عقل است دور
محتسب بیجاکمر بسته است در ایذای خم
تنگ ظرفی را چو مینا بر کنار طاق نه
کوه تمکین شو که در میخانه گیری جای خم
سر به گردون در نمی آرم زاستغنای عشق
همت دریاکشان را کی بود پروای خم
می توان از صورت هرکس به معنی راه برد
جوهر می را توان دریافت از سیمای خم
چند صائب همچو ساغر هرزه پروازی کنم
مدتی قصد اقامت می کنم در پای خم
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۵۳۵۶
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۵۳۵۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.