هوش مصنوعی: شاعر در این متن به بیان تناقض‌ها و دشواری‌های زندگی خود می‌پردازد. او از ناتوانی در ادعای آزادگی با وجود اسارت، اظهار فقر در وجود هستی، نارضایتی از زندگی، ناتوانی در کمک به دیگران، و شرم از مقایسه خود با موجودات پست سخن می‌گوید. این اشعار حاوی مفاهیم عمیق عرفانی و اخلاقی هستند.
رده سنی: 16+ متن حاوی مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که درک آن‌ها به بلوغ فکری و تجربه زندگی نیاز دارد. همچنین استفاده از استعاره‌ها و نمادهای پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار باشد.

غزل شمارهٔ ۵۴۱۲

دعوی گردن فرازی با اسیری چون کنم
در صف آزاد مردان این دلیری چون کنم

فقر تنها بی فنا چون دعوی بی شاهدست
با وجود هستی اظهار فقیری چون کنم

خوان خالی می شود رسوا چوبی سر پوش شد
نیستم سیر از حیات اظهار سیری چون کنم

عیبجویی زشت و از معیوب باشد زشت تر
سنگ کم دربار دارم بارگیری چون کنم

من که نتوانم گلیم خود بر آوردن ز آب
دیگری را از رفیقان دستگیری چون کنم

گرندارم گوشه ای در فقر عذر من بجاست
از گرفتن عار دارم گوشه گیری چون کنم

نیستم دلگیر اگر آیینه ام در زنگ ماند
من که اهل معنیم صورت پذیری چون کنم

من که از زاغ وزغن صائب خجالت می کشم
بانواسنجان قدسی هم صفیری چون کنم
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۵۴۱۱
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۵۴۱۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.