هوش مصنوعی:
این شعر از صائب تبریزی، به مفاهیمی مانند خودسازی، آزادگی، تلاش و فداکاری میپردازد. شاعر از گذراندن زمان در کارهای دنیوی (آب و گل) و تبدیل آن به خودسازی سخن میگوید. همچنین، به مقاومت در برابر سختیها (باد خزان) و حفظ آرمانهای سبز آزادگی اشاره دارد. در ادامه، از تلاش برای پاکنگهداشتن آیینهٔ وجود از تیرگیها و فداکاریهای انجامشده برای رسیدن به اهداف سخن میگوید. شعر با اشاره به بیاعتنایی به انتقام و تسلیمشدن در برابر تقدیر پایان مییابد.
رده سنی:
16+
محتوا شامل مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که درک آن برای نوجوانان و بزرگسالان مناسبتر است. همچنین، استفاده از استعارهها و نمادهای پیچیده ممکن است برای سنین پایین قابلدرک نباشد.
غزل شمارهٔ ۵۴۶۳
ما ز شغل آب و گل آیینه را پرداختیم
خانه سازی را به خودسازی مبدل ساختیم
می کند خون در جگر باد خزان را همچو سرو
رایت سبزی که از آزادگی افراختیم
تا نسوزد آرزو در دل، نگردد سینه صاف
ما به این خاکستر این آیینه را پرداختیم
گوهر درد طلب در دامن ساحل نبود
قطره خود را عبث واصل به دریا ساختیم
از نفس آیینه ما داشت زنگ تیرگی
صاف شد آیینه ما تا نفس را باختیم
بخت رو گردان شد از ما تا برآوردیم تیغ
فتح از ما بود در هرجا سپر انداختیم
نیست صائب خاکساران را دماغ انتقام
ما به فردای جزا دیوان خود انداختیم
خانه سازی را به خودسازی مبدل ساختیم
می کند خون در جگر باد خزان را همچو سرو
رایت سبزی که از آزادگی افراختیم
تا نسوزد آرزو در دل، نگردد سینه صاف
ما به این خاکستر این آیینه را پرداختیم
گوهر درد طلب در دامن ساحل نبود
قطره خود را عبث واصل به دریا ساختیم
از نفس آیینه ما داشت زنگ تیرگی
صاف شد آیینه ما تا نفس را باختیم
بخت رو گردان شد از ما تا برآوردیم تیغ
فتح از ما بود در هرجا سپر انداختیم
نیست صائب خاکساران را دماغ انتقام
ما به فردای جزا دیوان خود انداختیم
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۵۴۶۲
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۵۴۶۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.