هوش مصنوعی: این شعر به بیان دردها و رنج‌های عاطفی و روحی شاعر می‌پردازد. او از هجران، خجلت، فشارهای زندگی و ناملایمات روزگار سخن می‌گوید و با تصاویری مانند کشیدن دلو از چاه کنعان یا کشیدن خط بطلان بر آفرینش، عمق رنج خود را نشان می‌دهد. همچنین، شاعر به مقایسه خود با دیگران پرداخته و تفاوت‌های نگرش و رفتار را بیان می‌کند.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عرفانی و روحی موجود در شعر ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از تصاویر و مضامین مانند رنج، مرگ و ناامیدی نیاز به بلوغ فکری دارد.

غزل شمارهٔ ۵۴۶۶

ما ز حیرت در حریم وصل هجران می کشیم
دلو خود خالی برون از چاه کنعان می کشیم

منعمان گر پیش مهمان نعمت الوان کشند
ما به جای سفره خجلت پیش مهمان می کشیم

از فشار قبر هرگز قسمت کفار نیست
آنچه ما از تنگی صحرای امکان می کشیم

دامن خاک است از خون عزیزان لاله زار
از رعونت ما همان بر خاک دامان می کشیم

فکر رنگین است باغ دلگشای اهل فکر
چون غمی رو می دهد سر در گریبان می کشیم

در هوای کام دنیا نیست آه سرد ما
بر سواد آفرینش خط بطلان می کشیم

بر شکار لاغر از سرپنجه شیران نرفت
آنچه از دست نوازش ما ضعیفان می کشیم

دیگران صائب به تلخی باده می نوشند و ما
جام پر خون را به سر با روی خندان می کشیم
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۵۴۶۵
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۵۴۶۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.