هوش مصنوعی:
این متن بیانگر بیاعتنایی و رهایی شاعر از دغدغههای دنیوی مانند غم و شادی، مناسبتها (نوروز و محرم)، وابستگیهای عاطفی و مادی است. شاعر خود را مانند گل کاغذی خشک توصیف میکند که از تازگی و طراوت بینیاز است و با دردهای درونی خود (مانند لالهای که با خون خود مینوشد) کنار آمده است. او از نمک (تلخیها) و مرهم (تسکیندهندهها) فارغ است و سینهاش را با خورشید صیقل داده، بنابراین از زنگار غم و رطوبت اندیشه رهاست. در پایان، شاعر اشاره میکند که هر آنچه میخواهد در دیوان صائب یافت میشود و از اشعار دیگر شاعران مانند مولوی بینیاز است.
رده سنی:
16+
متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که درک آن نیاز به بلوغ فکری و تجربه زندگی دارد. همچنین، استفاده از استعارهها و نمادهای پیچیده (مانند 'لاله به خون خود مینوشد' یا 'صیقل دادن سینه با خورشید') ممکن است برای مخاطبان جوانتر دشوار باشد.
غزل شمارهٔ ۵۴۶۸
ما ز اهل عالمیم اما ز عالم فارغیم
از غم و شادی و نوروز و محرم فارغیم
چون گل کاغذ به رنگ خشک قانع گشته ایم
از تریهای سحاب و ناز شبنم فارغیم
ما به خون چون لاله داغ خویش را به می کنیم
از نمک آسوده ایم از ناز مرهم فارغیم
سینه را یک روز با خورشید صیقل داده ایم
از غم زنگار و از اندیشه نم فارغیم
نغمه در سازست اما فارغ است از گوشمال
ما درین عالم ز محنتهای عالم فارغیم
هر چه می خواهیم صائب هست در دیوان او
با کلام مولوی زاشعار عالم فارغیم
از غم و شادی و نوروز و محرم فارغیم
چون گل کاغذ به رنگ خشک قانع گشته ایم
از تریهای سحاب و ناز شبنم فارغیم
ما به خون چون لاله داغ خویش را به می کنیم
از نمک آسوده ایم از ناز مرهم فارغیم
سینه را یک روز با خورشید صیقل داده ایم
از غم زنگار و از اندیشه نم فارغیم
نغمه در سازست اما فارغ است از گوشمال
ما درین عالم ز محنتهای عالم فارغیم
هر چه می خواهیم صائب هست در دیوان او
با کلام مولوی زاشعار عالم فارغیم
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۵۴۶۷
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۵۴۶۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.