هوش مصنوعی: شاعر در این متن به بیان احساسات و تفکرات عمیق خود می‌پردازد. او از نسبت خود با نسیم و جهان هستی سخن می‌گوید، از زبان شکوه‌پرداز خود و تأثیر آن بر آینده یاد می‌کند، و به رابطه‌ی خاص خود با سخن و معنا اشاره دارد. همچنین، شاعر به جایگاه خود در جهان و شهرتش می‌بالد و از توانایی‌های خود در بیان و تأثیرگذاری سخن می‌گوید. در نهایت، او از ترس‌ها و امیدهای خود می‌گوید و بر ارزش وجودی خود تأکید می‌کند.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق فلسفی و عرفانی است که درک آن‌ها به بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی نیاز دارد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و نمادهای پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار باشد.

غزل شمارهٔ ۵۵۳۵

نمی دانم چه نسبت با نسیم پیرهن دارم
که هم در مصرم و هم در جای بیت الحزن دارم

غبارآلود کرد آیینه صبح قیامت را
که دارد این زبان شکوه پردازی که من دارم

چه غم دارم اگر من دو عالم روی گرداند
سخن رو در من آورده است و من رو در سخن دارم

نه خارم کز وجود من گلستان ننگ بار آرد
عقیق نامدارم حق شهرت بر یمن دارم

عجب دارم به حرف و صوت از من دست بردارد
جهان آیینه و من طوطی شکر شکن دارم

چرا از سایه خود چون غزال از شیر نگریزم
گمان مشک در خود همچو آهوی ختن دارم

مزن دامن به شمع فطرت والای من صائب
که حق گرمی هنگامه بر نه انجمن دارم
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۵۵۳۴
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۵۵۳۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.