هوش مصنوعی: این شعر از صائب تبریزی بیانگر احساسات شاعر درباره زندگی، عشق، غفلت و عاقبت‌اندیشی است. او از عناصر طبیعت و نمادهایی مانند آیینه، خواب، شمع و شاهین استفاده می‌کند تا مفاهیم عمیقی مانند عشق، رنج، مرگ و پشیمانی را بیان کند. شاعر همچنین به نقد خود و رفتارهایش می‌پردازد و از عواقب اعمالش آگاه است.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق فلسفی و عرفانی است که درک آن‌ها نیاز به بلوغ فکری دارد. همچنین، برخی از مضامین مانند عاقبت‌اندیشی و نقد خود ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر سنگین باشد.

غزل شمارهٔ ۵۵۸۳

قضا روزی که کرد از چار عنصر خشت بالینم
غبارآلود شد آیینه چشم جهانبینم

ز غفلت در بهشت بیخودی بودم، ندانستم
که دارد تلخی تعبیر در پی خواب شیرینم

زمین پست فطرت کیست تا نخجیر من گردد
که گردون سینه کبک است پیش چنگ شاهینم

ز سوز عشق هر مو برتنم شمع می سوزد
نه مجنونم که چشم شیر باشد شمع بالینم

مرا تهدید فردا می دهد واعظ، نمی داند
که من امروز در دوزخ ز چشم عاقبت بینم

نظر واکرده ام در وحشت آباد پریشانی
بنات النعش آید در نظر چون عقد پروینم

به کردار بد و افعال زشت من مبین صائب
همینم بس که از مدحتگران آل یاسینم
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۵۵۸۲
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۵۵۸۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.