هوش مصنوعی:
شاعر در این شعر از آرزوها و امیدهای دستنیافتنی خود سخن میگوید، مانند درخواست خون شبنم از خورشید یا ثمر از درخت بید. او از رهایی از تعلقات و رسیدن به آرامش درونی میگوید و در نهایت به نومیدی و شکستهای خود اشاره میکند.
رده سنی:
16+
مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی موجود در شعر ممکن است برای مخاطبان جوانتر قابل درک نباشد. همچنین، لحن غمگین و نومیدانهی شعر更适合 برای سنین بالاتر که توانایی تحلیل و درک بهتر این مفاهیم را دارند.
غزل شمارهٔ ۵۵۸۸
ز تیغش خونبهای دل به صد امید می خواهم
چه گستاخم که خون شبنم از خورشید می خواهم
به صد لب چون نخندد بخت بر امید نایابم؟
نبات از سرو می جویم، ثمر از بید می خواهم
چو شبنم صاف از قید تعلق کرده ام خود را
همین روی دلی از پرتو خورشید می خواهم
به من تکلیف آب زندگی کردن، بود کشتن
ترا ای خضر در قید جهان جاوید می خواهم
سرو برگ شکفتن نیست همچون غنچه ام صائب
دلی از واشدن پیکان صفت نومید می خواهم
چه گستاخم که خون شبنم از خورشید می خواهم
به صد لب چون نخندد بخت بر امید نایابم؟
نبات از سرو می جویم، ثمر از بید می خواهم
چو شبنم صاف از قید تعلق کرده ام خود را
همین روی دلی از پرتو خورشید می خواهم
به من تکلیف آب زندگی کردن، بود کشتن
ترا ای خضر در قید جهان جاوید می خواهم
سرو برگ شکفتن نیست همچون غنچه ام صائب
دلی از واشدن پیکان صفت نومید می خواهم
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۵۵۸۷
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۵۵۸۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.