هوش مصنوعی: این شعر عرفانی و اخلاقی از صائب تبریزی، مخاطب را به جستجوی حقیقت و گوهر وجود در درون خود و گذشتن از موانع دعوت می‌کند. شاعر با استفاده از استعاره‌های زیبا مانند 'در دل دریا خرامیدن' و 'به خارا خرامیدن'، بر اهمیت تلاش و پشتکار در راه رسیدن به کمال تأکید می‌کند.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عرفانی و استعاره‌های پیچیده موجود در شعر، برای درک و ارتباط بهتر، به سطحی از بلوغ فکری و آشنایی با ادبیات کلاسیک نیاز دارد که معمولاً از سنین نوجوانی به بعد حاصل می‌شود.

غزل شمارهٔ ۵۶۰۰

از نهانخانه عصمت به تماشا بخرام
آهوان چشم به راهند به صحرا بخرام

ای که از گوهر مقصود نشان می طلبی
بر بساط گهر آبله پا بخرام

ای صبا آتش غیرت به زبان آمده است
به ادب در خم آن زلف چلیپا بخرام

کوهکن سخت به سرپنجه خود می نازد
ناخنی تیز کن ای آه و به خارا بخرام

قیمتی گوهر ساحل صدف دست تهی است
گر گهر می طلبی در دل دریا بخرام

چند صائب ز پی درد به هر جا بدوی؟
قدمی چند به دنبال مداوا بخرام
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۵۵۹۹
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۵۶۰۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.