هوش مصنوعی:
این متن شعری عاشقانه و عارفانه است که به موضوعاتی مانند عشق، شیدایی، ادب، رازداری، و دوری از دنیای فانی میپردازد. شاعر از عشق و شیدایی سخن میگوید و تأکید میکند که عشق او را به جهان آورده است. همچنین، به اهمیت ادب و پرهیز از تماشای بیجا اشاره میکند. در ادامه، از رازداری و گستاخی در عشق سخن میگوید و از هدر رفتن وقت بزرگان انتقاد میکند. در پایان، شاعر از دوری از عشوههای دنیوی و پایداری در عشق سخن میگوید.
رده سنی:
16+
متن دارای مفاهیم عمیق عاشقانه و عارفانه است که ممکن است برای مخاطبان جوانتر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از اشارات فلسفی و انتقادی موجود در متن نیاز به سطحی از بلوغ فکری دارد.
غزل شمارهٔ ۵۶۹۲
چه خیال است که دیوانه و شیدا نشویم؟
بوی مشکیم، محال است که رسوا نشویم
عشق ما را پی کاری به جهان آورده است
ادب این است که مشغول تماشا نشویم
پرده راز بود حرف دلیرانه زدن
با تو گستاخ ازانیم که رسوا نشویم
خون بر هم زدن اوقات بزرگان هدرست
بی حجابانه چو سیلاب به دریا نشویم
عیش ما چون سر ناخن به گشاد گره است
تا نیفتد به گره کار کسی، وا نشویم!
پای پر آبله باشد صدف بحر سراب
بهتر آن است پی عشوه دنیا نشویم
این غزل آن غزل خواجه نظیری است که گفت
تا سر شیشه می وا نشود وانشویم
بوی مشکیم، محال است که رسوا نشویم
عشق ما را پی کاری به جهان آورده است
ادب این است که مشغول تماشا نشویم
پرده راز بود حرف دلیرانه زدن
با تو گستاخ ازانیم که رسوا نشویم
خون بر هم زدن اوقات بزرگان هدرست
بی حجابانه چو سیلاب به دریا نشویم
عیش ما چون سر ناخن به گشاد گره است
تا نیفتد به گره کار کسی، وا نشویم!
پای پر آبله باشد صدف بحر سراب
بهتر آن است پی عشوه دنیا نشویم
این غزل آن غزل خواجه نظیری است که گفت
تا سر شیشه می وا نشود وانشویم
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
۴۸۹۹
حمایت مالی از گوهرین
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۵۶۹۱
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۵۶۹۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.