هوش مصنوعی:
شاعر در این شعر از گذر از تعلقات دنیوی و رسیدن به آزادی روحانی سخن میگوید. او خود را از قیدوبندهای مادی رها کرده و بهعنوان موجودی آزاده و رهگذر توصیف میکند که از دلبستگیها و محدودیتهای دنیوی عبور کرده است.
رده سنی:
18+
محتوا دارای مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که درک آنها به بلوغ فکری و تجربهی زندگی نیاز دارد. همچنین، استفاده از استعارههای پیچیده و زبان شاعرانه ممکن است برای مخاطبان جوانتر دشوار باشد.
غزل شمارهٔ ۵۷۷۹
زین نه صدف به روشنی دل گذشته ام
چون بحر بیکنار ز ساحل گذشته ام
مجنون به گرد من نرسد در گذشتگی
چون گردباد، راست ز محمل گذشته ام
از دیر و کعبه نیست خبر رهرو مرا
چون برق بر سیاهی منزل گذشته ام
دلبستگی به سایه مرا سنگ ره شده است
چون سرو و بید اگر چه ز حاصل گذشته ام
صید زبون چه عذر تواند ز تیغ خو است؟
در حشر چشم بسته ز قاتل گذشته ام
ظلم است بنده کردن آزادگان به جود
از راه رحم، خشک ز سایل گذشته ام
چون موج، قدردانی دریاست مطلبم
گاهی اگر به دامن ساحل گذشته ام
سایل به بی نیازی من نیست در جهان
لب بسته بارها ز در دل گذشته ام
صائب شده است سرمه نفس در گلوی من
تا از حجاب عالم باطل گذشته ام
چون بحر بیکنار ز ساحل گذشته ام
مجنون به گرد من نرسد در گذشتگی
چون گردباد، راست ز محمل گذشته ام
از دیر و کعبه نیست خبر رهرو مرا
چون برق بر سیاهی منزل گذشته ام
دلبستگی به سایه مرا سنگ ره شده است
چون سرو و بید اگر چه ز حاصل گذشته ام
صید زبون چه عذر تواند ز تیغ خو است؟
در حشر چشم بسته ز قاتل گذشته ام
ظلم است بنده کردن آزادگان به جود
از راه رحم، خشک ز سایل گذشته ام
چون موج، قدردانی دریاست مطلبم
گاهی اگر به دامن ساحل گذشته ام
سایل به بی نیازی من نیست در جهان
لب بسته بارها ز در دل گذشته ام
صائب شده است سرمه نفس در گلوی من
تا از حجاب عالم باطل گذشته ام
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۵۷۷۸
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۵۷۸۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.