هوش مصنوعی: این متن شعری است که از تجربیات زندگی و درس‌هایی که از سختی‌ها گرفته شده صحبت می‌کند. شاعر از تلخی‌ها و ناکامی‌ها به عنوان منبعی برای رشد و یادگیری یاد می‌کند و به پذیرش تقدیر و آرامش درونی اشاره دارد.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق فلسفی و عرفانی موجود در متن ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از اشارات به ناکامی‌ها و سختی‌های زندگی نیاز به بلوغ فکری دارد.

غزل شمارهٔ ۵۹۲۳

ما چاشنی بوسه ز دشنام گرفتیم
فیض شکر از تلخی بادام گرفتیم

دل صاف نمودیم به نیک و بد ایام
فیض دم صبح از نفس شام گرفتیم

ناکامی جاوید چو در کام جهان بود
از کام جهان دست به ناکام گرفتیم

در رهگذر سیل فنا خواب حرام است
رفتیم برون از فلک آرام گرفتیم

بر کنگره عرش ضرورست کمندی
چون شانه سر زلف دلارام گرفتیم

رفتیم ازین قلزم خونین به کناری
زین معرکه خود را به لب بام گرفتیم

دیدیم که پرگار فلک در کف ما نیست
چون نقطه درین دایره آرام گرفتیم

زهاد گرفتند ره گلشن فردوس
ما گردن مینا و لب جام گرفتیم

کردیم دل سنگدلان را به سخن نرم
از ریگ روان روغن بادام گرفتیم

در دست فلاخن نکند سنگ اقامت
ما زیر فلک بهر چه آرام گرفتیم؟

صائب ز سر میوه فردوس گذشتیم
تا بوسه تلخ از دهن جام گرفتیم
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۱
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۵۹۲۲
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۵۹۲۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.