هوش مصنوعی: این متن شعری از صائب تبریزی است که به موضوعاتی مانند ناتوانی در تغییر ذات انسان در کهنسالی، بی‌فایده بودن تلاش در برخی شرایط، اهمیت فروتنی، و ارزش نیکی و فداکاری می‌پردازد. شاعر با استفاده از تصاویر و استعاره‌های زیبا، حقایق زندگی و اخلاقی را بیان می‌کند.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق فلسفی و اخلاقی است که درک آن‌ها نیاز به تجربه و بلوغ فکری دارد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و زبان شعر کلاسیک ممکن است برای خوانندگان جوان‌تر دشوار باشد.

غزل شمارهٔ ۵۹۹۰

در کهنسالی نفس را راست نتوان ساختن
راست ناید با کمان حلقه تیر انداختن

از سبکروحان نیاید با گرانان ساختن
چون تواند کشتی خالی به لنگر تاختن؟

گریه هم زنگ کدورت می برد از دل مرا
گر به تردستی توان آیینه را پرداختن

سخت نامردی است گر تیغ از نیام آرد برون
هر که سازد کار دشمن از سپر انداختن

در خطرگاهی که تیر از خاک می روید چو نی
گردن دعوی نباید چون هدف افراختن

گفتگوی سخت با ممسک ندارد حاصلی
بر درخت بی ثمر تا چند سنگ انداختن؟

سایه بال هما ز افتادگی گردد بلند
صرفه نبود حرف ما را بر زمین انداختن

کرد خرج آب و گل کوتاه بینی ها مرا
پیشتر از خانه می بایست خود را ساختن

گوشه چشمی اگر باشد ازان نقش مراد
می توان صائب دو عالم را به داوی باختن

نیکی از آب روان چون تیر برگردد ز سنگ
زیر تیغ یار صائب می توان جان باختن
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۰
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۵۹۸۹
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۵۹۹۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.