هوش مصنوعی:
این متن شعری عرفانی و اخلاقی است که از مفاهیمی مانند مینوشی، رهایی از تعلقات دنیوی، سادهزیستی، عقلانیت، و خدمت به دیگران سخن میگوید. شاعر از ساقی میخواهد تا با نوشیدن می، غبار زهد ریاکارانه را بزداید و به سادگی و صفا برسد. همچنین تأکید بر آزادگی، استفاده از عقل، و کمک به همنوعان دارد.
رده سنی:
16+
متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و اخلاقی است که درک آن نیاز به بلوغ فکری دارد. همچنین اشاره به مینوشی ممکن است برای مخاطبان کمسنوسال نامناسب باشد.
غزل شمارهٔ ۶۰۷۳
صبح شد ساقی بیا فکر من افتاده کن
از می چون آفتاب این سنگ را بیجاده کن
آب و رنگی ده غبار آلودگان زهد را
باده در قندیل و گل در دامن سجاده کن
هر که باشد می تواند نقش را از دل زدود
از قبول نقش لوح خویشتن را ساده کن
دامن سروی به دست آور درین بستانسرا
نقد جان را صرف راه مردم آزاده کن
هیچ مرهم به ز خون گرم نبود زخم را
رخنه دل را رفوکاری به درد باده کن
در زمین ساده دهقان می فشاند تخم را
از خس و خاشاک بی حاصل زمین را ساده کن
عقل سختی دیدگان شمشیر صیقل داده ای است
مشورت زنهار با مردان کار افتاده کن
خاکساری پیشه خود ساز چون آب روان
سرو را چون بندگان در پیش خود استاده کن
هست اگر صائب ترا در سر هوای صید عام
دانه از تسبیح ساز و دام از سجاده کن
از می چون آفتاب این سنگ را بیجاده کن
آب و رنگی ده غبار آلودگان زهد را
باده در قندیل و گل در دامن سجاده کن
هر که باشد می تواند نقش را از دل زدود
از قبول نقش لوح خویشتن را ساده کن
دامن سروی به دست آور درین بستانسرا
نقد جان را صرف راه مردم آزاده کن
هیچ مرهم به ز خون گرم نبود زخم را
رخنه دل را رفوکاری به درد باده کن
در زمین ساده دهقان می فشاند تخم را
از خس و خاشاک بی حاصل زمین را ساده کن
عقل سختی دیدگان شمشیر صیقل داده ای است
مشورت زنهار با مردان کار افتاده کن
خاکساری پیشه خود ساز چون آب روان
سرو را چون بندگان در پیش خود استاده کن
هست اگر صائب ترا در سر هوای صید عام
دانه از تسبیح ساز و دام از سجاده کن
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۶۰۷۲
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۶۰۷۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.