هوش مصنوعی: شاعر در این متن از رنج‌ها و غم‌های درونی خود سخن می‌گوید. او از سوختن در آتش غم و افسردگی می‌نالد، اما در عین حال، امید به بهبودی و یاری دارد. اشعار حاوی تصاویر شعری مانند آتش بی‌دود، خورشید، مرجان، و سیب زنخدان است که بر عمق احساسات شاعر تأکید می‌کنند. در پایان، شاعر به صلح و آرامش اشاره می‌کند، اما نشان می‌دهد که دلش هنوز از رنجش بی‌خبر است.
رده سنی: 16+ متن دارای مضامین عمیق عاطفی و فلسفی است که درک آن برای نوجوانان کم‌سن‌وسال دشوار است. همچنین، برخی از تصاویر شعری مانند 'دوزخ افسردگی' و 'خون‌آلود' ممکن است برای مخاطبان جوان تر سنگین باشد.

غزل شمارهٔ ۶۰۹۶

هرگز آهی سر نزد از جان غم فرسود من
چشم مجمر روشن است از آتش بی دود من

سوختم در دوزخ افسردگی، یارب که گفت
روی گرم از آتش سوزان نبیند عود من

گرم چون خورشید یک بار از در یاری درآ
سرمه ای شد چشم روزن ها ز آه و دود من

پنجه مرجان شود در بحر خجلت موج زن
دست چون بیرون کند مژگان خون آلود من

ضعف دل دارم مسیح از نبض من بردار دست
هست در سیب زنخدان بتان بهبود من

از سر سودای تیغ او گذشتن مشکل است
سر درین سودا نهادم تا چه باشد سود من

صائب از گلزار صلح کل خرامان می رسم
شیوه رنجش نمی داند دل خشنود من
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۶۰۹۵
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۶۰۹۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.