هوش مصنوعی: این شعر از صائب تبریزی، بیانگر احساسات عمیق شاعر درباره رنج‌ها و سختی‌های زندگی است. او از دردها و ناملایمات زندگی می‌گوید که مانند بادی نفس‌هایش را می‌دزدد و غنچه‌های امیدش را زیر فشار قرار می‌دهد. شاعر با استفاده از تصاویر زیبا مانند بلبل، گلزار، و آب حیوان، احساسات خود را به تصویر می‌کشد و از ناامیدی و مقاومت در برابر سختی‌ها سخن می‌گوید.
رده سنی: 16+ این شعر دارای مفاهیم عمیق عرفانی و احساسی است که درک آن برای مخاطبان جوان‌تر ممکن است دشوار باشد. همچنین، برخی از اصطلاحات و تشبیهات به دانش ادبی و تجربه زندگی بیشتری نیاز دارند تا به خوبی درک شوند.

غزل شمارهٔ ۶۱۰۱

آه می دزدد نفس در سینه افگار من
غنچه می خسبد نسیم صبح در گلزار من

پرده گنج است ویرانی، که تا محشر مباد
سایه افتادگی کم از سر دیوار من!

بلبل تصویر، گلبانگ نشاط از دل کشید
چند باشد غنچه زیر بال و پر منقار من؟

با دم جان پرور شمشیر عادت کرده است
از دم عیسی هوا یابد دل بیمار من

آسیا را دانه جان سخت من دندان شکست
آسمان بیهوده می کوشد پی آزار من

گر چه از مژگان کلکم آب حیوان می چکد
می توان گرد کسادی رفت از بازار من

هیچ گه دست حوادث از سرم کوته نبود
قطره می زد در رکاب سیل دایم خار من

صائب از بس چرخ در کارم گره افکنده است
رشته تسبیح در تاب است از زنار من
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۶۱۰۰
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۶۱۰۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.