هوش مصنوعی: این متن شعری عاشقانه و عارفانه است که از زیبایی‌های طبیعت و معشوق سخن می‌گوید و با استفاده از استعاره‌ها و تشبیه‌های زیبا، مخاطب را به دیدن و درک عمیق‌تر این زیبایی‌ها دعوت می‌کند. همچنین، مفاهیمی مانند عشق، تسلیم، و خاکساری در برابر معشوق نیز در آن دیده می‌شود.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعاره‌های پیچیده نیاز به سطحی از بلوغ فکری دارد.

غزل شمارهٔ ۶۱۶۷

گلگل از می روی آتشناک جانان را ببین
گلفشانی را تماشا کن، چراغان را ببین

ای که می گویی چرا بی دین و دل گردیده ای
چشم های کافر آن نامسلمان را ببین

میوه فردوس را تاب نگاه گرم نیست
از نظر پوشیده آن سیب زنخدان را ببین

سرسری چون آب ازین بستانسرا نتوان گذشت
پای در دامن کش آن سرو خرامان را ببین

بی ثبات پا، گل از نظاره چیدن مشکل است
خار دیوار گلستان شو، گلستان را ببین

پیش دست و تیغ او سر بر خط تسلیم نه
آنگه از زخم نمایان مد احسان را ببین

ای که می گویی به گل خورشید را نتوان نهفت
روی گردآلود آن خورشید تابان را ببین

عشق چون پاک از غرض گردد کمند الفت است
گرد مجنون جمع این وحشی غزالان را ببین

خاکساری می دهد گردنکشان را خاکمال
گوی شو، سر پیش پا افکنده چوگان را ببین

موشکافی بی حضور قلب صائب مشکل است
جمع کن خود را و آن زلف پریشان را ببین
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۰
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۶۱۶۶
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۶۱۶۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.