هوش مصنوعی:
شاعر در این شعر از فراق و دوری از معشوق و تأثیرات عاطفی آن بر خود میگوید. او از خاموشی نغمههایش، حسرت غنچه، و دلتنگی صبا سخن میگوید و عشق خود را چنان رسوا توصیف میکند که حتی لاله از رشک به خون میغلتد. در نهایت، او از بینظیری هنر خود در شعرگویی یاد میکند.
رده سنی:
16+
این شعر دارای مضامین عاطفی عمیق و استعارههای پیچیده است که درک آنها به بلوغ فکری و آشنایی با ادبیات کلاسیک نیاز دارد. همچنین، برخی از تصاویر شعری مانند «به خون رشک میغلطد» ممکن است برای مخاطبان جوانتر نامفهوم یا سنگین باشد.
غزل شمارهٔ ۶۲۲۹
به خاموشی بدل شد نغمه های دلفریب من
به چشم سرمه دار آمد نوای عندلیب من
ز بس چین جبین بی نیازی کرده در کارش
صبا را دل گرفت از غنچه حسرت نصیب من
به شاخ ارغوان نبض من گر آشنا گردد
شود شاخ گل تبخاله انگشت طبیب من
نباشم چون ز همزانویی آیینه در آتش؟
که می آید برون از سنگ و از آهن رقیب من
چنان در عشق رسوایم که خال چهره لاله
به خون رشک می غلطد ز داغ سینه زیب من
ز چندین مصرع رنگین یکی صائب خوشم آید
به هر شاخ گلی سر درنیارد عندلیب من
به چشم سرمه دار آمد نوای عندلیب من
ز بس چین جبین بی نیازی کرده در کارش
صبا را دل گرفت از غنچه حسرت نصیب من
به شاخ ارغوان نبض من گر آشنا گردد
شود شاخ گل تبخاله انگشت طبیب من
نباشم چون ز همزانویی آیینه در آتش؟
که می آید برون از سنگ و از آهن رقیب من
چنان در عشق رسوایم که خال چهره لاله
به خون رشک می غلطد ز داغ سینه زیب من
ز چندین مصرع رنگین یکی صائب خوشم آید
به هر شاخ گلی سر درنیارد عندلیب من
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۶۲۲۸
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۶۲۳۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.